ارومیه - خیابان حسنی - ساختمان ماندگار - طبقه‌ی 6- واحد 601

رویکردی نوین در ساخت برند شخصی

 همه ما به نوعی یک برند هستیم، چه خوشمان بیاید و چه نه. از درخواست شغل گرفته تا ارتقای شغلی یا حتی نوشتن پروفایل‌های شخصی، موفقیت ما به این بستگی دارد که دیگران ارزش ما را ببینند. بنابراین، یادگیری بازاریابی شخصی ضروری است. در این مقاله، راهنمایی‌هایی برای ساختن برند شخصی ارائه شده است. این کار یک فرآیند هدفمند و استراتژیک است که طی آن باید ارزش‌های خود را مشخص و به درستی بیان کنید. 
این فرآیند شامل هفت مرحله است:

  • تعریف هدف: مأموریت، علایق و نقاط قوت خود را مشخص کنید و فکر کنید می‌خواهید به چه کسی و چگونه کمک کنید.
  • ارزیابی برند شخصی: با جمع‌آوری مدارک، انجام یک ارزیابی از خود، و بررسی دیدگاه‌های دیگران نسبت به شما، ارزش برند شخصی خود را بررسی کنید.
  • ساخت داستان شخصی: داستان‌های تأثیرگذار و خاطره‌انگیزی که بهترین تصویر از برند شما ارائه می‌دهند، شناسایی کنید.
  • جلوه‌گر کردن برند: در هر تعامل اجتماعی به پیامی که از طریق رفتارها و گفتارهای خود ارسال می‌کنید، توجه کنید.
  • انتشار برند: برند خود را از طریق سخنرانی‌ها، شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌ها و سایر کانال‌های ارتباطی منتشر کنید.
  • تقویت اجتماعی برند: افراد تأثیرگذار را تشویق کنید که داستان‌ها و محتوای شما را به اشتراک بگذارند.
  • بازنگری وتنظیم برند: هر سال با انجام یک بررسی دقیق، نقاط ضعف را شناسایی و بر قوت‌های خود بیفزایید.

این فرآیند به شما کمک می‌کند تا هم کنترل بهتری روی تصویر عمومی خود داشته باشید و هم توانایی‌های منحصربه‌فرد خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
 

 موفقیت حرفه‌ای و شخصی تا حد زیادی به توانایی شما در متقاعد کردن دیگران برای دیدن ارزش‌هایتان بستگی دارد. چه در حال درخواست شغل باشید، چه به دنبال ترفیع، رقابت برای موقعیت‌های رهبری یا حتی نوشتن یک پروفایل شخصی، این مهارت حیاتی است. امروزه هر کسی یک برندشخصی است و باید توانایی توسعه و بازاریابی آن را پیدا کنید.

برندینگ شخصی یک فرآیند هدفمند و استراتژیک است که در آن ارزش‌های خود را تعریف و بیان می‌کنید. گرچه مردم همیشه سعی کرده‌اند تصویر عمومی و شهرت خود را با دقت بسازند، اما جستجوی آنلاین و شبکه‌های اجتماعی به طور چشمگیری مخاطبان احتمالی و همچنین خطرات و پاداش‌های مرتبط با این تلاش‌ها را افزایش داده‌اند.

متأسفانه، گرچه دوست داریم فکر کنیم که کاملاً برند شخصی خود را کنترل می‌کنیم، اما واقعیت این است که اغلب این‌طور نیست. همان‌طور که جف بزوس، بنیان‌گذار آمازون، می‌گوید: "برند شما چیزی است که مردم وقتی شما در اتاق نیستید درباره شما می‌گویند." برند شما در حقیقت ترکیبی از برداشت‌ها، باورها، احساسات، نگرش‌ها و انتظاراتی است که دیگران از شما دارند. هدف شما باید این باشد که این روایت به نحوی شکل بگیرد که دقیق، منسجم، جذاب و متمایز باشد.

یک برند شخصی قوی و مدیریت شده مزایای متعددی برای شما دارد. این برند به افزایش دید شما کمک می‌کند، به خصوص در میان افرادی که برایتان مهم هستند و در مسیر دستیابی به اهدافتان تأثیر دارند. همچنین می‌تواند باعث گسترش شبکه ارتباطی شما و جذب فرصت‌های جدید شود. در سطحی عمیق‌تر، فرآیند ساخت برند به شما کمک می‌کند تا توانایی‌های منحصربه‌فرد خود را کشف کرده، آنها را ارزش‌گذاری کنید و با جهان به اشتراک بگذارید.

ما، به عنوان یک تیم متخصص برندینگ، با هم تلاش کرده‌ایم تا یک فرآیند برندینگ شخصی طراحی کنیم که بر اساس آخرین تحقیقات علمی در زمینه برندینگ، داستان‌سرایی برند و مدیریت برند،ایجاد شده است. امیدواریم این مقاله راهنمایی لازم را برای ایجاد یک برند شخصی، به شما ارائه دهد.
 

فرآیندهفت مرحله‌ای

رویکرد ما شامل هفت مرحله است که هر کدام دیگری را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از برنامه‌ریزی تا آزمایش و سپس بهبود بر اساس بازخوردها!

1. تعریف هدف
ابتدا به یک چشم‌انداز و مأموریت بلندمدت نیاز دارید. می‌خواهید چه تأثیری بر مخاطبان مختلف خود، چه در زمینه شخصی و چه حرفه‌ای، داشته باشید؟ چه ارزش‌هایی را می‌خواهید در این مسیر ایجاد کنید؟
از پیدا کردن خط سیر خود شروع کنید. به این فکر کنید که اهمیت شمابرای دیگران از کجا سرچشمه می‌گیرد؛ در تجربیات گذشته، تصمیمات و اقداماتی که انجام داده‌اید. از خود بپرسید چگونه و چرا این مسیر زندگی را طی کرده‌اید و به دنبال علایق، مهارت‌ها یا ویژگی‌های شخصیتی مداومی باشید که می‌تواند شما را به آینده هدایت کند. سپس این عوامل را به مأموریت، علایق و اهداف خود پیوند دهید و یک بیانیه ارزش شخصی بنویسید. این بیانیه شامل چهار بخش است: مخاطب هدف شما، آنچه قصد دارید ارائه دهید، گروهی که با آن رقابت می‌کنید و توانمندی‌های منحصربه‌فرد شما. به عنوان مثال:

برای [گروه یا فرد خاصی که هدف قرار می‌دهید]...

من قصد دارم با ارائه [ارزش خاص و به یاد ماندنی که می‌خواهید فراهم کنید]...

در میان [افرادی که در این زمینه با شما رقابت می‌کنند، که هم می‌خواهید در آن‌ها قرار بگیرید و هم برجسته باشید]...

به دلیل [مجموعه مهارت‌ها، ویژگی‌های شخصیتی، عادات و تمایلات، تجربیات گذشته، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و مدارک تحصیلی که به شما اجازه می‌دهد این اهداف را به درستی تحقق بخشید].

 برای مثال، یک متخصص قلب ممکن است این‌گونه بیان کند: "برای بیماران و مراکز درمانی، من بهترین متخصص قلب برای ارائه خدمات درمانی هستم، زیرا مدارک تخصصی متعددی در زمینه قلب و عروق دارم و تجربه بالینی گسترده‌ای در درمان بیماری‌های قلبی پیچیده به دست آورده‌ام. علاوه بر این، به دلیل ارتباط موثر با بیماران و توانایی مدیریت تیم‌های پزشکی، قادر به ارائه نتایج درمانی قابل‌توجه هستم." 

2. ارزیابی ارزش برندشخصی شما
برای اینکه بتوانید برند شخصی خود را به‌خوبی بسازید یا آن را به نحوی مؤثر تغییر دهید که با ارزش‌های اصلی‌تان همخوانی داشته باشد، باید ابتدا برند فعلی خود را شناسایی و تحلیل کنید. به مواد اولیه‌ای که برای ساخت برند خود در اختیار دارید فکر کنید، از جمله آگاهی (آنچه مردم درباره شما می‌دانند)، ارتباطات (افکار، احساسات و نگرش‌هایی که دیگران نسبت به شما دارند) و معنا (داستان‌هایی که درباره شما شنیده یا بازگو می‌شود).

ابتدا، فهرستی از مدارک ودستاوردهای خود تهیه کنید، مانند تحصیلات، تجربیات حرفه‌ای یا شخصیِ مهم و موفقیت‌های کسب‌شده. سپس روابط اجتماعی و ارتباطات خود را در گروه‌ها و سازمان‌های مختلف مشخص کنید. این کار به شما کمک می‌کند سطح سرمایه اجتماعی خود را ارزیابی کرده و از آن به‌درستی بهره‌برداری کنید. در ادامه، سرمایه فرهنگی خود را تحلیل کنید—مهارت‌ها و تجربیاتی که از طریق تربیت، تعاملات، سرگرمی‌ها و علایق به دست آورده‌اید که به شما امکان می‌دهد در محیط‌های مختلف به‌خوبی فعالیت کنید.

سپس فهرستی از صفت‌ها یا عبارات توصیفی تهیه کنید که به نظر شما واقعیت شما را نشان می‌دهند؛ هم مثبت و هم منفی. سعی کنید تا حد ممکن دقیق باشید و از توصیفات ساده مانند "فارغ‌التحصیل دانشگاه" یا "متخصص قلب" اجتناب کنید. عباراتی را انتخاب کنید که شما را متمایز کنند. برای مثال، شاید شما یک "متخصص قلب با تجربه در درمان بیماری‌های پیچیده" باشید یا "متخصص قلبی که به ارتباط موثر با بیماران اهمیت می‌دهد." و مطمئن شوید که تمامی صفت‌هایتان برجسته هستند: به جای "باهوش" از عباراتی مانند "فکری"، "پژوهش‌گر"، "تحصیل‌کرده"، یا "متخصص در تشخیص و درمان بیماری‌های قلبی" استفاده کنید. به همین ترتیب، به جای "شوخ‌طبع"، می‌توانید از "تیزبین" یا "مهارت در بهبود روحیه با یک شوخی به‌جا" استفاده کنید.

در نهایت، ارزیابی کنید که آیا خودارزیابی شما با هویت برند مطلوبتان همخوانی دارد یا خیر. به عنوان مثال، اگر ارزش پیشنهادی شما بر اساس این است که شما متخصص قلب قوی، دلسوز و نتیجه‌گرا هستید، باید کلماتی مانند "همدل" و "نتیجه‌محور" در توصیف شما دیده شود. شما چقدر این ویژگی‌ها را نشان می‌دهید و به نمایش می‌گذارید؟

یک تمرین مهم دیگر این است که تحقیقات بازار انجام دهید تا بفهمید آیا برداشت شما از تصویرتان با برداشت دیگران همخوانی دارد یا نه. با شناسایی مخاطبان کلیدی خود شروع کنید (برای مثال، همکاران، مدیران، بیماران، خانواده، دوستان، شرکای عاطفی) و از هر گروه چند نفر را که به آن‌ها اعتماد دارید برای ارائه بازخورد صادقانه انتخاب کنید. از افرادی که شما را به‌خوبی می‌شناسند و حتی کسانی که کمتر شما را می‌شناسند، کمک بگیرید. به اندازه کافی شجاع باشید که حتی از فردی که شما را رد کرده است (مثلاً برای شغل یا یک رابطه عاطفی) نیز بازخورد بگیرید.
هر یک از افراد را دعوت کنید تا زمانی را صرف صحبت آزاد درباره نقاط قوت و ضعف شما کنند و به آن‌ها اطمینان دهید که به دنبال صداقت کامل هستید. سپس از آن‌ها سوالات باز بپرسید، مانند: "اگر من در کنارتان نباشم، چطور مرا به یک غریبه توصیف می‌کنید؟" یا "کدام صفت‌ها یا عبارات را به‌طور حرفه‌ای و شخصی با من مرتبط می‌دانید؟" از سوالات هدایت‌کننده مانند "آیا فکر می‌کنید حس شوخ‌طبعی خوبی دارم؟" پرهیز کنید. در عوض، سعی کنید بپرسید: "آیا چیزی خاص در مورد من از نظر سبک گفتار، شخصیت، علایق، تجربیات یا مهارت‌ها وجود دارد؟"

سپس می‌توانید به سوالات خاص‌تری بپردازید. از افرادی که برایتان بازخورد می‌دهند بخواهید شما را در خصوص ویژگی‌های مورد نظرتان امتیازدهی کنند. نظرات آن‌ها را با خودتان مقایسه کنید. این نظرات چقدر با هم همخوانی دارند یا متفاوت هستند؟ چه شکاف‌هایی شناسایی کرده‌اید و چگونه می‌توانید آن‌ها را پر کنید؟

همچنین به یاد داشته باشید که خود را با "رقبا" نیز ارزیابی کنید—هم به‌تنهایی و هم با کمک مشاوران خود. آن افراد چه مهارت‌ها، مدارک، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و ویژگی‌های شخصیتی دارند؟ کدام ویژگی‌ها و مزایا منحصر به شماست؟ آن‌ها نقاط تمایز شما خواهند بود. چه چیزهایی در پرتفوی شما کم است؟ این‌ها چیزهایی هستند که باید روی آن‌ها کار کنید.

۳. روایت شخصی خود را بسازید

یک برند فقط مجموعه‌ای از توصیف‌های پراکنده در ذهن دیگران نیست؛ بلکه بر اساس داستان‌های معناداری ساخته می‌شود که شما منتقل کرده‌اید و مخاطبانتان آن‌ها را پردازش کرده‌اند. شما باید روایت‌هایی را شناسایی، شکل‌دهی و تصحیح کنید که برند شما را منتقل کنند. به زمان‌هایی فکر کنید که احساس کرده‌اید کاملاً اصیل، زنده، مثبت و پربازده هستید؛ زمانی که از دیگران متمایز شده‌اید؛ زمانی که یکتایی شما تفاوت میان موفقیت و شکست را رقم زده است؛ و زمانی که به‌طور کامل برند مورد نظرتان را تجسم کرده‌اید.

ارزش شخصی شما وقتی با داستان‌ها منتقل شود، به یادماندنی‌تر، قابل ارتباط‌تر و متقاعدکننده‌تر می‌شود.


۴. تجسم برند خود

هر تعامل اجتماعی می‌تواند برند شخصی شما را به ایده‌آلتان نزدیک‌تر یا دورتر کند. در مکالمات غیررسمی، در مهمانی‌ها، یا در مصاحبه‌های شغلی، چه بخواهید و چه نخواهید، مردم درباره شما صحبت می‌کنند و شما به‌طور آگاهانه یا ناآگاهانه، در حال تبلیغ خود هستید.

بنابراین، مهم است که از پیام‌هایی که ارسال می‌کنید، آگاه باشید. به نحوه پاسخ دادن به سوال ساده‌ای مانند "چطوری؟"  فکر کنید. اگر پاسخ بدهید: "خسته‌ام، کار استرس‌زا است و ترافیک هم خیلی بد بود"، شما پیام‌های عادی و منفی را منتقل می‌کنید و فرصتی برای تقویت جنبه‌های جذاب برندتان را از دست می‌دهید.

اما اگر به‌جای آن، پاسخی هدفمندتر بدهید، مثلاً: "تردد صبح امروز چندان خوب نبود، اما از زمان اضافی استفاده کردم تا یک پادکست بسیار جالب درباره خلاقیت را گوش دهم "، در این صورت، شما مثبت‌اندیشی، بهره‌وری و تمایل به یادگیری خود را به دیگران نشان می‌دهید.
 البته، با همکاران و دوستانی که شما را به خوبی می‌شناسند، نیازی نیست در هر تعامل برند خود را مدیریت کنید، زیرا آن‌ها از قبل نظر خود را  (و امیدواریم مثبت) درباره شما دارند. اما هنگام برخورد با افرادی که نمی‌شناسید یا تصوراتشان درباره شما ممکن است نادرست باشد، مهم است که همیشه بهترین وجه خود را نشان دهید. این به معنای این نیست که دائماً شاد و مغرور باشید. بلکه بیشتر به درک نیازهای دیگران و اینکه چه چیزی می‌توانید به آن‌ها ارائه دهید، و سپس انتقال این ارزش شخصی به جذاب‌ترین شکل ممکن بپردازید.

5. داستان برندخود را منتقل کنید

گام بعدی، ایجاد یک "برنامه رسانه‌ای" است که کانال‌هایی را مشخص کند که از طریق آن‌ها برند خود را به دیگران معرفی خواهید کرد. به این فکر کنید که چگونه می‌توانید از رسانه‌های owned، earned و paid برای انتشار داستان‌های خود استفاده کنید. همانند بازاریابی محصولات یا خدمات، هدف افزایش قابلیت کشف، آگاهی و درک برند شما در میان مخاطبان است.

این کار ممکن است در ابتدا برایتان ناخوشایند باشد. معمولاً خودستایی و خودبزرگ‌بینی به محبوبیت نمی‌انجامد. اما روشن‌کردن آنچه شما را ارزشمند می‌کند و ایجاد راه‌های آسان برای نشان‌دادن آنچه دارید، برای موفقیت شما بسیار حیاتی است.

رسانه‌های owned شامل پروفایل‌های شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌های حرفه‌ای و شخصی و همچنین مخاطبانی است که به‌طور ارگانیک از محتوایی که تولید می‌کنید، مانند پادکست‌ها، ویدیوها، وبلاگ‌ها، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و مقالات منتشرشده، شکل می‌گیرد.

رسانه‌های earned شامل اشاره‌هایی در مطبوعات عمومی، توصیه‌ها و امتیازات کار شما در LinkedIn و دیگر پلتفرم‌ها، ری‌توییت‌ها، لایک‌ها و نظرات درباره محتوای اجتماعی شما و معرفی‌ها، ارجاعات و مراجع دیگران به شما می‌شود.

رسانه‌های paid به تمامی روش‌هایی اشاره دارد که از طریق آن‌ها می‌توانید با پرداخت به دیگران، نمایان‌سازی خود را افزایش دهید که می‌تواند شامل خرید تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی برای ترویج محتوای شما، پرداخت به تأثیرگذاران برای بازاریابی شما و ... شود.

به ترکیب رسانه‌هایی که می‌خواهید استفاده کنید و بهترین روش‌های بهره‌برداری از پلتفرم‌های مختلف توجه کنید. به یاد داشته باشید که تاکتیک‌های خود را متناسب با مخاطب هدف خود و چگونگی استفاده آن‌ها از رسانه تنظیم کنید.

6. برند خود را اجتماعی کنید

برند شخصی یک تمرین فردی نیست؛ شما نیاز دارید که دیگران داستان‌های شما را به اشتراک بگذارند تا اعتبار شما افزایش یابد و به مخاطبان جدیدی دست پیدا کنید. بنابراین، با دقت مشخص کنید که چه اشخاصی می‌توانند در این مسیر به شما کمک کنند.

7. برند خود را مجدداً ارزیابی و تنظیم کنید

برندینگ شخصی یک فرایند مداوم است و بنابراین شما نیاز دارید به‌طور منظم آن را ارزیابی کنید که چگونه ارزش پیشنهادی و داستان‌های شما با زمینه حرفه‌ای و شخصی کنونی شما هماهنگ هستند و چگونه توسط دیگران دریافت و درک می‌شوند. سپس باید آنها را به‌تناسب تنظیم کنید.

ما پیشنهاد می‌کنیم که هر سال یک ارزیابی انجام دهید تا نقاط ضعف خود را شناسایی و اصلاح کنید و بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. علاوه بر انجام یک ارزیابی خودکار و عینی، باید دوباره با افرادی که به آنها اعتماد دارید، ارتباط برقرار کنید تا ببینید تصویر کنونی شما در ذهن دیگران چگونه است و آیا این تصویر با اهداف شما همخوانی دارد یا خیر.


برند شخصی نمایانگر هویت شماست و به متمایز شدن و ایجاد ارتباطات مؤثر کمک می‌کند.

با شناسایی نقاط قوت و ایجاد یک داستان شخصی، می‌توانید برند خود را بسازید.

لینکدین، اینستاگرام و یوتیوب بسته به نوع محتوا و مخاطب شما مناسب هستند.

بله، تولید مداوم محتوا به حفظ شناخت برند شما کمک می‌کند.